تعریف مدیریت پیمان و پیمانکاری
تعریف مدیریت پیمان
مدیریت پیمان (Management Contracting) یا MC یا به روشی که در آن کارفرما، شخص یا شرکتی را تعیین می کند تا مدیریت اجرای پروژه را بر عهده بگیرد. به این ترتیب مدیریت پروژه ، تعیین روش های اجرای پروژه ، تعیین چارت سازمانی و استخدام نیروها بر عهده پیمانکار است.
هزینه های مدیریت پیمان
بعد از توافق طرفین قرارداد پیمان مدیریت شخص یا پیمانکار، بابت مدیریت پروژه درصدی از هزینه های انجام شده را دریافت می دارد . این هزینه ها معمولاً شامل هزینه تهیه موارد قرارداد و هزینه اجرا می باشد
این پیمان مدیریت به سود طرفین می باشد چون کارفرما هیچ سودی به پیمانکار پرداخت نمی کند فقط هزینه موارد لازم در قرارداد ، مدیریت طرح، نیروی انسانی و ماشینی را پرداخت می نماید، بنابراین در هزینه پیمان صرفه جویی می شود. از طرفی دیگر پیمانکار هزینه ای بابت اجرا پرداخت نمی کند و تعهدات را بر عهده نمی گیرد
و فقط به خاطر تخصص در مدیریت سودی به صورت درصدی از کل هزینه ها دریافت می دارد.
Management Contractingسرعت و کیفیت ساخت پروژه در این روش نسبت به دیگر روش ها بالاتر است.
درصد در مدیریت پیمان یا MC
با توجه به نوع قرارداد درصد مدیریت پیمان نیز متفاوت است. این تفاوت به طور مثال در ساخت ویلا یا ساختمان، بسته به حجم کار و نوع قراردادی که منعقد میشود، با میزان درصد و حقالزحمه مجری و پیمانکار ساختمان، یک رابطه مستقیم دارد.
هر چقدر حجم کار کمتر و یا زیادتر شود، بسته به حجم کار، میزان درصد مدیریت پیمان نیز کمتر و یا بیشتر میشود. دلیل این تفاوت هم این است وقتی که حجم کار خیلی زیاد باشد و میزان توافق حق مدیریت کمتر و یا نصف حق مدیریت پیمان در یک کار کوچک باشد، باز هم به نسبت سود بیشتری را برای مدیر پیمان خواهد داشت.
مزایای روش مدیریت پیمان یا مدیریت طرح
- با توجه به نظارت مستقیم MC بر عملیات اجرایی پیمانکاران ساخت نیازی به خدمات نظارتی مهندسین مشاور نیست.
- در صورتیکه MC در اواسط فاز طراحی و یا زودتر به کار گرفته شود، با ادغام شدن درون تیم طراحی و هماهنگی با تیم طراح قادر خواهد بود تجربیات و مهارتها مربوط به ساخت را در طراحی ها اعمال نماید تا منجر به کاهش زمان، هزینه، اجرایی شدن بهتر طرحها و افزایش امکان آنالیز مهندسی ارزش در مراحل طراحی و ساخت گردد.
- با توجه به نظارت مستقیم MC بر عملیات اجرایی پیمانکاران ساخت نیازی به خدمات نظارتی مهندسین مشاور نیست.
- حضور مدیریت پیمان در ایجاد هماهنگی مابین پیمانکاران ساخت و رفع مشکلات آنان موثر است و از تداخل در کارها جلوگیری می کند
- چون مدیریت پیمان مستقیماً در طراحی و اجرا شرکت نمی کند، می تواند فارغ از مسایل مستقیم اجرایی منحصراً به مدیریت، برنامهریزی و کنترل هزینه بپردازد.
- تنها هدف MC جلب رضایت کارفرما ,حفظ منافع آن است ، بنابراین تمایلات سودجویانه پیمانکاری ندارد
- در این روش رقابت شدیدی مابین پیمانکاران ساخت ایجاد میگردد، زیرا کار به بسته های کوچکتری تقسیم شده است و پیمانکاران با انجام صحیح و بموقع آن، سعی در به دست آوردن بسته های کاری بیشتری دارند.
پاداش و جریمه پیمانکار در قرارداد پیمان مدیریت :
در بخش سقف هزینه قرارداد و مدت زمان انجام کار می توان پیمانکار مدیریت را تشویق نمود . در این حالت با رعایت سقف هزینه و مدت زمان انجام کار ، پاداش و جریمه برای وی لحاظ می گردد . بدیهی است پاداش و جریمه زمانی قابل اعمال است که قیمتها ثابت بوده و نوسان نداشته باشد .
برگرفته از سایت پرناک پیمان